شهر آینده و آینده سلامت شهروندان

به گزارش مجله سرگرمی، یکی از مهمترین شاخص ها در شهر انسان محور، توجه به سلامت شهروندان به عنوان سرمایه های انسانی است؛ شهر و جامعه ای که شهروندانی سالم و شاداب داشته باشد، به حتم روند توسعه را سرعت بخشیده و زمان رسیدن به شاخص های توسعه یافتگی را کاهش می دهد.

شهر آینده و آینده سلامت شهروندان

به گزارش خبرنگاران، کاهش آلودگی های هوا در شهر، ایجاد بسترهایی برای گرایش بیشتر شهروندان به ورزش، ارتقا رفاه اجتماعی، تسهیل دسترسی ها به خدمات، تغییر دیدگاه و رونق هرچه بیشتر استفاده از وسایل نقلیه عمومی به جای خودروهای شخصی و فراهم کردن زیرساخت های مختلف یک شهر انسان محور، می تواند راهی برای رسیدن به جامعه ای با شهروندان سالم باشد.

روح الله جلیلی، عضو اتاق اتاف جهاد دانشگاهی استان فارس در قالب مقاله ای با عنوان شهر آینده و آینده سلامت شهروندان، به این موضوع پرداخته است.

در این مقاله آمده است: شاخص های جهانی سلامت نشان می دهند روند کاهش مرگ و میر و افزایش امید به زندگی طی نیم قرن اخیر، به غیر از مقاطعی خاص، همیشه روندی مثبت در ایران داشته است. این دستاورد را باید به فال نیک گرفت، اما در عین حال، نباید از بعضی مقولات اصلی غافل ماند.

نکته اول اینکه، بخشی از این تغییرات، تحت تأثیر روند جهانی افزایش شاخص ها بوده است و باید با لحاظ این موضوع، به آنالیز نقش سیاستگذاری های انجام گرفته در داخل کشور پرداخت.

نکته دیگر اینکه، بخش اصلی کاهش نرخ مرگ و میرها مربوط به بهبود کیفیت درمان و مراقبت در برابر بیماری های عفونی بوده است. بنابراین در آنالیز شرایط جاری باید از این نقطه آغاز، وارد تحلیل و ارزیابی شویم. تغییرات مذکور که منجر به تغییر اساسی در ساختار جمعیتی ایران شده است، مستلزم توجه به پیامدهای مرتبط با آن نیز خواهد بود.

افزایش نسبت افراد بالای 50 سال، حاکی از تغییر نیازهای بهداشتی و مراقبتی است. زیرا علاوه بر لزوم مراقبت در برابر بیماری های عفونی، توجه جدی تر و فزاینده تر به بیماری های مزمن و مرتبط با سن ضرورت پیدا می نماید و تقاضای آن در سال های آینده نیز همچنان رو به افزایش خواهد بود. بنابراین ساختار سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های سلامت، مستلزم تغییرات بنیادی و متناسب با شرایط آینده است.

از سوی دیگر، با توجه به روند سریع گسترش شهرنشینی و ظهور کلان شهرها، سیاستگذاری سلامت و سیاستگذاری شهری باید در تعامل و همراهی همدیگر شکل بگیرند. در واقع، شهر مطلوب و قابل زیست، شهری است که سلامت روانی و جسمی شهروندانش را تأمین و تضمین کند و زندگی در آن منجر به افت وضعیت سلامت آنها نگردد.

به منظور دستیابی به چنین هدفی، باید از خطای عمده ای که اکثر سیاست گذاران ناخواسته دچار آن شده اند، اجتناب کرد. یکی از مهمترین چالش های پیش روی برنامه ریزان و سیاست گذاران به طور عام و برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری به طور خاص، این است که آینده را مبتنی بر متغیرها و شرایط امروزی می نگرند. بخشی از این نگرش با توجه به محدودیت های شناختی و همچنین محدودیت دسترسی به ابزار و امکانات، قابل درک و پذیرش بوده و عملاً غیرقابل اجتناب است اما واقعیت این است که با تعمیق شناخت از آینده، می توان با این محدودیت، روبروه مناسب تری داشت.

در واقع، هر امر توسعه ای و سیاست گذاری، معطوف و برای آینده است و مفهوم آینده در هر اندیشه و صحبتی از توسعه مستتر است. اما آنچه باعث تفاوت رویکرد به توسعه و شکل و وسعت آن می گردد، نه در تفسیر خود مفهوم توسعه، بلکه در نوع روبروه و برداشت ما از مفهوم آینده، اتفاق می افتد. مفهوم سلامت نیز که از شاخص های اصلی سنجش توسعه یافتگی جوامع محسوب می گردد، از این قاعده مستثنا نبوده و باید با تغییر رویکرد به آن، از محدودیت تعریف های کنونی گذر کرد و با استناد به شرایط آینده به تعریف آن پرداخت. در نتیجه، نوع سیاست گذاری شهری نیز دچار تحول اساسی شده و از رویکرد واکنشی خارج خواهد شد.

پرسش اصلی این است که آیا آینده امری محتوم، قابل کنترل و بسته است یا اینکه باید آن را امری گگردده و قابل جایگزینی به حساب بیاوریم؟

رویکرد سنتی به برنامه ریزی عموماً از دیدگاه اول تبعیت نموده و همیشه به دنبال کنترل و بستن آینده بوده است. پیامدهای چنین رویکردی را نیز می توان به راحتی در وضعیت زندگی روزمره و اجتماعی شهروندان مشاهده کرد. مثلاً نوع روبروه برنامه ریزان ما با مفهوم توسعه سلامت به سمت گسترش ساخت بیمارستان ها در مراکز پرتردد و شهرهای بزرگ بوده است و در گزارش دهی ها عموماً یکی از ملاک های موفقیت، تعداد تخت بیمارستانی است که افزوده می گردد و با وجود کوشش مستمر برای افزایش ظرفیت در طراحی، همیشه در عمل با کمبود تخت و پزشک روبرو شده ایم. با توجه به اینکه این رویکرد، ماهیتی واکنشی و وابسته به شرایط کنونی دارد، همیشه هر راه چارهی نیز ارائه گردد، در نهایت، پاسخی به مسائل گذشته محسوب خواهد شد و چرخه مستمر مسائل تداوم خواهند داشت.

اما در رویکرد دوم، به جای محتوم دانستن روبروه با مسائل و مسائل معین و همچنین حتمیت روش های روبروه با این مسائل، از سویه ای دیگر به ماجرا نگریسته و کوشش می گردد همیشه جایگزین های بیشتری تعریف و ارائه گردد. مثلاً در این رویکرد، دیگر در تعریف شهر توسعه یافته، لزوماً حضور بیمارستان مراقبتی در مرکز شهر یا در کنار خیابان های اصلی به عنوان شاخصه توسعه یافتگی قلمداد نمی گردد و ضرورتی وجود ندارد که حتماً خدمات مراقبتی بیمارستانی در مراکز پرجمعیت ساخته شوند. زیرا تصور این است که خدمات مراقبتی باید منجر به حواشی جانبی از جمله ترافیک شهری و اختلال در سایر خدمات شهری نگردد، بلکه باید به شکلی باشد که بیمار طی استراحت در بیمارستان از آرامش کامل برخوردار بوده و از مسائلی مانند آلودگی هوا و صوتی دور باشد.

در چنین رویکردی، پرسش این است که چگونه می توان سالم و شاد زیست و مبتنی بر آن به شرایط و امکانات کنونی رجوع نموده و به تغییر آن پرداخته می گردد.

اما چه چیزی آینده زندگی شهری را شادتر و سالم تر می سازد؟

اگر بخواهیم با متغیرهای کنونی و چالش هایی که امروزه در کلان شهرها با آن روبرویم به مقوله سلامت بپردازیم، لاجرم راه چاره ها نیز همین هایی می گردد که اکنون به اجرا درمی آید، مانند افزایش ظرفیت تخت های بیمارستانی، افزایش سریع پذیرش دانشجویان پزشکی و …. پیامد این راه چاره ها نیز در سال های اخیر مسائلی مانند بیکاری پزشکان، کاهش کیفیت و دانش پزشکان و کاهش برخورداری آنها از خدمات مناسب آموزشی و در ادامه افزایش آسیب ها و چالش های مترتب بر آنها خواهد بود.

در مقابل این رویکرد واکنشی، رویکرد و اندیشه کنش گرا و پیشرو، محور را وابسته به وقوع مسائل و پاسخ به آنها نمی نماید، بلکه پیامدهای مطلوب خود را معین نموده و مبتنی بر آن، به تدوین شیوه های عمل متناسب با آن پرداخته می گردد. شهری زیست پذیر که در آن فعالیت های شهری و روزمره منجر به افزایش سطح سلامت شده و فرایندها و فعالیت ها آسیب کمتری به سلامت شهروندان می رساند. دسترسی به خدمات شهری به شکل عادلانه تری توزیع شده باشند و شرایط فراوری آلودگی، پسماند و بیماری در حداقل ممکن آن باشد.

چنین تصویری از شهر مطلوب، مستلزم ذهنی باز در برنامه ریزی و سیاستگذاری بوده و دستیابی به آن به وسیله تعریف مجدد مفاهیم پایه، ابزارها، اهداف و چشم اندازهای توسعه ای امکان پذیر خواهد شد.

سیاستگذار شهری دیگر صرفاً به دنبال حل مسائل جاری نخواهد بود، بلکه رویکردش این است که چگونه عمل کند که شهروندان در طول زمان پویایی و نشاط خود را حفظ نموده و دچار بیماری و ناتوانی های حاد و مستمر نشوند. در عین حال، فعالیت های روزمره به شیوه ای صورت بندی شده است که انجام آنها علاوه بر دستیابی به اهداف معین خود، منجر به ارتقای سلامت و بهداشت جامعه و شهروندان نیز می گردد.

bebop.ir: بیباپ: مجله هنر موسیقی

kalarena.ir: مجله کالارنا: نقد و بررسی کالاهای دیجیتالی

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 17 اردیبهشت 1401 بروزرسانی: 17 اردیبهشت 1401 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 23277

به "شهر آینده و آینده سلامت شهروندان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شهر آینده و آینده سلامت شهروندان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید